اسم:ونوس

فامیلی:امپایر(یعنی فرمانروایی)

سن:هووووووومممممم وقتی 14 ساله بود کشته میشه ولی میشه گفت 150000000 یا 15

نژاد:50%گربه_50%اژدها(در حقیقت ونوس بعد اینکه مرد یه روحه ولی یه روح جسم نما یعنی مثل جسم ها میشه دیدش و بهش دست زد و اینا)

قد:165...این طورا

وزن:تو روح آدم فضول.........37

القاب:اژدر گربه(لونا میگه)_جین جنی یا جینا(پدرش میگه!)_پیشی(جودی میگه)_مو قشنگ(هازل میگه).............بازم داره خیلی هستن لقبای شما ها هم هست مثلا وی وی و.....

اخلاق:دوستای زیادی نداره و بیشتر اوقات تنهاست کم حرفه زیاد نمی خنده یه کم کرم ریزه آرومه و زیاد شیطنت نمی کنه

دوستان:پدرش!_یکی از برادراش(سیورو)_و...................البته دوستای زیادی نداره

دشمنان:بیشتر افراد

خوراکی مورد علاقه:پیتزا_هات داگ_چیپس_بستنی_هر چیزی که توش شکلات و کاکائو باشه_مرغ سوخاری_سیب زمینی سرخ کرده_کاپ کیک و چیز کیک و از این قبیل_بیف استراگانف

ساز:گیتار برقی

حیوان خانگی:یه چاو(لومی)

love:نوچ

پدر/مادر:داره دیگه البته از چهار سالگی با نا پدریش زندگی میکنه

خواهر/برادر:دو تا برادر نا تنی بزرگتر((سیورو)) و ((رجی))

رنگ های مورد علاقه:همه رنگی رو دوست داره.......

لباس اصلی:نداره ولی بیشتر اوقات لباسایی که عکس اسکلت و یه چیزایی تو همین مایه هاست میپوشه

کار های مورد علاقه:کتاب خوندن_اسکیت کردن_آهنگ گوش دادن_جایی که سکوت باشه

تنفرات:به دمش دست بزنن_شلوغی و سر و صدا_لومی اذیت کنه_جودی و لونا همش پیشش باشن و ور ور کنن!_ریاضییییییییییییییییی

قدرت:هر خصوصیتی که یه روح داره(مثل بالا رفتن از در و دیوار و رد شدن ازشون و....)_احضار ارواح و ارتباط برقرار کردن و دیدن ارواح-little creepy(عکسشو دیدین)_دارک فایر_نشون دادن آینده و گذشته(خودش نمیدونه که این قدرتو داره)

آتیش(هر رنگی که هست و نیست بوده و نبوده و خواهد بود و نخواهد بود!خلاصه اش کنیم همه ی رنگها!)_یه چیزی مثل لیزر(اونم همه رنگها)_تقلید از قدرت و توانایی بقیه(یعنی اون قدرت رو از اون شخص می گیره و مال خودش میکنه تازه چند برابر قوی تر یعنی در واقع اون قدرت رو copy_paste میکنه!!!)_نفش کشیدن و حرف زدن توی اب و مایعات و جاهایی که اکسیژن نیست

خلاصه زندگی:ونوس توی یه نسل که همه جادوگر بودن به دنیا میاد ولی چون توانایی هایی داشت که هیچکس قادر به انجام اون نبود خانوادش از اون ترسیدن و اونو تو 4 سالگی رها کردن تا بمیره ولی مردی به اسم((لستر امپایر))که از همون نسل بود ولی به خاطر مشکلاتی جای دیگه ای زندگی میکرد ونوسو پیدا میکنه و اونو تا14 سالگی بزرگ می کنه تا اینکه طی اتفاقاتی که تو داستان میفته ونوس می میره البته اینی که گذاشتم خلا صه ی داستانم بود

خوب دیگه تمومید خواهشا اگه چیزی رو جا انداختم بگید